مقدمه
دوران باستان با تمام ابهت،شکوه و زیبایی در قرن 5و 6قبل میلاد در زمان یونان باستان و تا قرن 5و6 بعد میلاد تا حکومت بیزانس و در این مابین حکومت با عظمت رومیان ،همچنین ساختمان های سر به فلک کشیده حکومتی و کلیسا های بیزانس و اعصار طلایی امپراطوری روم شرقی و هنر های بر جای مانده از ایشان نشان از عظمت و غنای فرهنگی این خطه است.
در ایران نیز معماری با شکوه هخامنشی در قرن های قبل از میلاد و ادامه این امپرا طوری تا حکومت ساسانی با ساخت کاخ ها و آتشکده ها گویای ریشه داری فرهنگ در تاریخ است.
در اوایل حکومت اسلام که متقارن با حکومت ساسانی و بیزانس بوده است و اعراب بیابان گردی که در صحرا ها و بیابان های سوزان عربستان بادیه نشین بودند تحت تعالیم اسلام و جهت ترویج این آیین الهی به کشور های اطراف هجوم بردندو با مواجه شدن با کاخ ها ،گلیسا ها و آتشکده های سر شار از هنر و به علت نداشتن فرهنگ بومی عربی ،ابتدا دست به تخریب و ویران کردن این بنا ها زدند. تا اینکه به علت همنشینی با این اقوام و تاثیرات فرهنگی ،رفته رفته از هنر و معماری بهره جسته و جذب شدند که در نهایت جذب این هنر ها شوند و در فن ساختمان سازی به گونه های مختلف استفاده نمایند که می توان مسجد دمشق (کلیسای ژپیتر) و مسجد پاسارگاد (کاخ کورش کبیر) را نام برد.
هنرو معماری بیزانس
جدا کردن هنر بیزانس از هنر صدر مسیحیت کار ساده نیست ،چون اساسا مرز مشخصی بین این دو هنر وجود ندارد . اما می توان گفت همزمان با تقسیم امپراتوری روم به دو قسمت شرقی و غربی ،هنر بیزانس نیز از دامن هنر صدر مسیحیت بر خاست .
تقریبا میتوان گفت که هنر بیزانس از قرن ششم میلادی از هنر صدر مسیحیت که تا آن زمان شامل تمام سرزمین روم می شدجدا شد و در زمان امپراتوری ژستی نین (527-565) نه تنها به اوج خود رسید ،بلکه از آن زمان قسطنطنیه به عنوان پایتخت هنری روم شرقی نیز در آمد، تا جایی که دوران فروانروایی او ،نخستین عصر طلایی هنر امپراتوری شرق خوانده شد
اولین عصر طلایی بیزانس
معماری در دوره بیزانس با اینکه قسطنطنیه پایتخت بود اما اکثر آثار مهم در این عصر طلایی در شهر راونا واقع در ایتالیا کشف شده استکه پایتخت روم غربی بوده است،که البته بعد از مدتی که بیزانس به این شهر حمله کرد و به تصرف خود در آورد و جزء اراضی امپراتوری شرقی در آمد.
در این کلیسا که اقتباسی از کلیسای سانتا کوستانتسا دارد ؛ دارای دو اثر موزاییک کاری بیزانسی مشهور دارد که یکی تئودورا و همراهانش و دیگری ژستی نین به همراه روحانیون و ملازمانش را نشان می دهد در این دوران موضوع اصلی نقوش و موزاییک کاری ها ،داستانها و مفاهیم کتب مقدس می باشد.
در این دوران همچنین ساخت پیکر انسان یا حیوان با توجه به اعتقادات مذهبی ممنوع بوده است همچنین
شبیه سازی تمثال های مذهبی ممنوع بوده است ، لذا هنر مندان بیزانسی به سمت موضوعات دیگری گرایش
پیدا کردند.
از سال 843 میلادی این ممنوعیت ها برداشته شد و شبیه سازی از تمثالها و موضوعات مذهبی دوباره تشویق شد و هنری بوجود آمد که ترکیبی از سبک نقاشی هلنی و سبک انتزاعی بیزانسی بود.
مهمترین بنای بجا مانده از دوران فرمانروایی ژستی نین (نخستین عصر طلایی بیزانس) که بعنوان یکی از شاهکار های معماری جها ن محسوب می شود ؛ بنای ایا صوفیه یا سانتا صوفیا بمعنای حکمت مقدس میباشد. که بنای اولیه کلیسا بوده که بعد از تصرف ترکان عثمانی به مسجد تبدیل شده و تغییراتی در آن بوجود می اید که در ادامه به طور مفصل شرح داده خوهد شد.
این ساختمان دارای معماری منحصر بفردی است که که این سبک معماری در ،دوران بیزانس بسیار رواج یافت اما هیچ کدام جلال و شکوه ایا صوفیه را نداشتند.
در همه آثاری که از این دوره به وجود آمده اثر مذهب نمایان و این بیانگر برتری مذهب بر حکومت است. در این دوره کاخ های شاهی خیلی زیاد نیستند ومهم ترین بنا ها محسوب نمی شوند در عوض مهم ترین بنا ها کلیسا هستند. این دوره همزمان با دوره ساسانی در ایران بوده است که هنر بیزانسی به ویژه موزاییک کاری در ساسانیان هم تاثیر گذاشته بوده و در ایران هم در این دوره آثار موزاییک کاری زیبایی وجود دارد .
دومین عصر طلایی بیزانس
از اواسط سده نهم تا اواسط یازدهم که فرمانروایی بیزانس به دست امپراطوری مقدونی افتاد بار دیگر امپراطوری روم شرقی دچار رونق و پیشرفت شد که این دوره را دومین عصر طلایی بیزانس می دانند . در این دوره تمایل زیادی به هنر یونان و همچنین هنر و نگاره های اسلامی به چشم می خورد. کلیسا ها یی که در این دوره ساخته شد نسبت به دوره اول، بناهایی کوچک تر بودند و حالت زاهدانه ای داشتند. که دارای ویژگی هایی چون موزاییک کاری های فراوان آن و روش تامین روشنایی داخل است و کلا فضای داخلی نیز به سبک بیزانسی است. نمونه بارز کلیسای سن بازیل در روسیه است .
سومین عصر طلایی بیزانس
در حد فاصل 1260تا 1453میلادی بار دیگر هنر و معماری بیزانس دچار تغییر و تحول شد و رونق یافت که این دوره را سومین عصر طلایی بیزانس می دانند . لازم به ذکر است در این دوره بیزانس از لحاظ قدرت و اقتدار دچار ضعف شده بود ، ولیاز لحاظ هنر و معماری پیشرفت کرده و هنر آن در حال گسترش به کشور های همسایه بود. هنر های دوران بیزانس عبارتند از : زرگری،جواهر سازی، فلز کاری،مینا کاری،پارچه بافی،تذهیب، حکاکی می باشد که دارای ویژگی بارز : غیر دنیوی ،رمز گرا، غیر جسمانی،غیر واقع نما هستند.
معماری در دوران اسلامی
سال های ابتدایی حکومت اسلامی
بعد از اینکه اعراب توانستند کشور سوریه را در سال 636 میلادی فتح کنند کم کم به کشور های دیگر حمله بردند و توانستند رم را نیز تسخیر کنند و در نهایت رو به شرق آوردند و به امپراتوری ایران حمله کردند .
اعراب بیابان گردی که تا قبل از آن در چادر هایی از پشم بز می زیسته اند بعد از فتح سرزمین های اطراف خود به کشور هایی رسیدند که کاخ های باشکوه ایرانی و کلیسا های پر تزیین بیزانس و پرستشگاه های یونان و رومی در آن قرار داشت . در ابتدا تعدادی از بنا های با ارزش را خراب کردند ولی بتدریج تحت تاثیر آن ها قرار گرفتند .
اعراب تازه شهر نشین شده به بنا های مسکونی زیبا و طبیعتا بناه ای مذهبی (مسجد) جهت انجام مراسم آئینی احتیاج داشتند و به علت آن که اعراب سابقه هنر و معماری چندانی نداشتند لذا در هر کشوری که رفتند تحت تاثیر آن کشور قرار گرفتند . اعراب با کشور هایی مواجه شدند (مثل ایران ،یونان ،مصر،روم و ...) که هر یک سنت هنری چندین هزار ساله داشتند. در میان بنا هایی که اعراب بدان احتیاج داشتند ،مسجد اهمیت زیادی داشت زیرا در مسجد فعالیت های مهمی انجام می شد لذا یافتن شکل و فرمی برای مساجد از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
تحولات ساخت مساجد دوران اسلامی
در ابتدا نخستین مساجد ،بسیار ساده بودند و اغلب بی شباهت به یک خیمه گاه نبودند .
سبک و شیوه تمامی مساجد شبیه خانه پیامبردرمدینه است که شامل یک شبستان دراطراف یک حیاط است .مسجد مکانی برای نمازگذاران ،مکانی برای ملاقاتهای سیاسی وخانه ای برای بینوایان بود. بعد ازفوت پیامبر(ص) ( 632 بعد از میلاد ) خانه پیامبردرکنارمسجد مدینه آرامگاه اوگردید.
اما در قرن 11 شکل ابتدایی مساجد تغییر کرد . درشکل جدید فضاهای سقفدار در پیرامون خودحیاط وسیع را می بیند.
در معماری این دوره کمتر خلاقیت و نو آوری مشاهده می شود ودر عوض معماران سعی داشتند آنچه را که بود تکمیل تر نمایند . بنا های مذهبی قبل از اسلام در ایران (ساسانیان) آتشکده بوده است که اعراب با ویران کردن آن ها در همان محل مساجد را بنا می کردند. به طور نمونه در روم، پرستشگاه ژوپیتر (مقر خدایان رومی)در دمشق را می توان اشاره نمود که در سال 705میلادی توسط ولیدبن یزید ویران شد و در همان جا مسجدی را بنا کردند
در ایران نیز مساجدی از ویران کردن کاخ های مجلل ساسانی و کاخ کورش کبیر (مسجد پاسارگاد) ساخته شدند.
بدنبال تحولات و دگرگونی هایی که با آمدن اسلام رخ داد.اصالت شیوه ها و سبک های معماری را ، معماری اسلامی نمی توان نامید بلکه معماری درآن دوران را می توان معماری دوران حکومت اسلامی نام گذاری کرد.
زیرا در کشور هایی همچون ایران و روم به علت سابقه چندین هزار ساله در تاریخ هنر و معماری و، وجود بناهای عظیم در دوران های حکومت امپراتوریشان حاکی از قدمت هنر و معماری در این سرزمین ها دانست .
این درحالی است که اعراب با دیه نشین در دوران قبل از اسلام و حتی در سال های اولیه حکومت اسلامی تا قبل از فتوحات کشور های همجوار هنر و معماری نداشته و ساخت بنا های حکومتی و مساجد در دوران اسلام بعلت تحت تاثیر قرار گرفتن مسلمانان در امپراتوری های ایران و روم بوده است.
تاثیرات معماری دوران اسلامی از معماری بیزانس و ایران
آثار بوجود آمده در دوران حکومت اسلامی را باید در دو نوع اصلی یعنی مسجد و کاخ بررسی نمود .
ساختمان مسجد باید طوری طراحی شود که مرد مسلمان چه تنها باشد و چه غرق در اجتماع ،بتواند به آسانی با پرودگار خود راز و نیاز کند .
برای ایجاد حالت معنوی در انسان اصولا حجاری و کنده کاری استعمال نمی شد چرا که تزیینات و آرایش بنا های اسلامی دارای خاصیتی ویژه است و آن اینکه بیننده را به جنب و جوش و عمل وا نمی دارد و بر عکس در ذهن وی زمینه ای برای کشف و شهود و درون بینی مهیا می کند .
بطور کلی در این دوران گونه ای مسجد بوجود امد:
گنبدی بود بر بالای یک اتاقک چها گوش (اقتباس شده از آتشکده های ساسانی)
ایوان باز ،بدین صورت که از طاق ضربی ساده تشکیل شده بود (الهام گرفته از طاق کسری)
علاوه براین معماران در این دوره سعی داشتند که در معماری ،وعده های خداوند را از بهشت بر روی زمین پیاده کنند:«بکار بردن چشمه های متعدد»،«حیاط های چها گوش»،«ساختمان هایی که دارای چشم انداز بر روی استخر هستند».
در دوران حکومت امویان 41-132 ه.ق معماران تحت تاثیر معماری روم و بیزانس قرار گرفتند و معماری سنگی در مرکز حکومت امویان رواج یافت بطوری که بدنه اکثر مساجد سوریه از سنگ و پوشش سقف ها از شیروانی و قوس های نیم گرد و رواق های حول مساجد که یاد آور کلیسا های بیزانسی است و کاخ ها مملو از تزیینات گچ بری ،موزاییک کاری و نقاشی دیواری است همانند مسجد قبه الصخره در آخرین باز سازی.
کلیسای ایا صوفیه
بنای «ایا صوفیه» در میدان «سلطان احمد» استانبول در ترکیه، یکی از بزرگترین اثرهای تاریخی دوران بیزانس است و در زمان کنستانتینوپل اول بنا شد که به مدت 916 سال به عنوان کلیسا و به مدت 481 سال در دوران عثمانیها به عنوان مسجد فعال بود. این بنای تاریخی به دستور آتاتورک در سال 1935 به موزه تبدیل و در خدمت صنعت توریسم قرار گرفت!
نامگذاری
این بنا نخست «مِگاله اِکلسیا» - کلیسای بزرگ - نام گرفت، ولى بعدها به «ثئاسوفیا» یعنى «حکمت مقدس» تغییر نام یافت، اما تا سدهی 5 میلادی، مردم به آن «صوفیا» مىگفتند.رفتهرفته این کلیسا به سانتاصوفیا و یا سنت صوفی شهرت پیدا کرد که به همان معنى حکمت مقدس و نماز خانه مقدس است و یونانیها آن را «هاگیا صوفیا» یا «اگیا صوفیا» مىنامیدند. پس از فتح استانبول، ترکها با تغییر اندکى نام این کلیسا را «ایاصوفیه» خواندند.
دوره اول: ایاصوفیه قبل از فتح بیزانس(استانبول)
نخستین بنای ایاصوفیه را به امپراتور کنستانتین اول (337م) نسبت مىدهند ولى در آثار مورخان نزدیک به عصر این امپراتور، به چنین موضوعى اشاره نشده است و بررسیهای اخیر نشان مىدهد که کلیسای ایاصوفیه از طرف کنستانتین دوم (361م) به افتخار پیروزی پدرش کنستانتین اول بر لیکینیوس احداث شده، و در 15 فوریه 360 برای عبادت عموم افتتاح گردیده. در 20 ژوئن 404 آشوب بزرگى در قسطنطنیه پدید آمد و بخشى از ایاصوفیه در حریق سوخت. در نتیجه بنای ایاصوفیه مجددا به دست حکومت بعدی، ساخته و در سال 415 میلادی دوباره افتتاح شد.
ولی باز این کلیسا در حریق دیگری که در شب 13 ژانویه 532 پدید آمد به دنبال یک شورش علیه دولت آتش گرفت. حدود 6 هفته پس از حریق، امپراتور یوستى نیانوس تصمیم گرفت کلیسایى به مراتب بزرگتر و باشکوهتر بر ویرانههای کلیسای قبلى بنا کند و به همین سبب، از معماران مشهور عصر خود، آنتمیوس ترالسى و ایسیدُروس ملطى خواست کلیسای جدید را طوری بسازند که در برابر آتشسوزی و زمینلرزه مقاوم باشد. کار تعمیر در 23 فوریه 532 آغاز شد. به فرمان امپراتور با ارزشترین مصالح ساختمانى را از نواحى مختلف تهیه کردند. سرانجام، در 27 دسامبر 537 با کار 10 هزار کارگر در طول 5 سال و تحت نظر 100 استادکار، کلیسای جدید ایاصوفیه طى مراسم باشکوهى افتتاح شد. ولی بر اثر زلزله در سال 588، گنبد کلیسا فرو ریخت و بالاخره در سال 563 گنبدش ساخته شد.
قابل ذکر است امپراتوران بیزانس در این کلیسا مراسم تاجگذاری برپا مىکردهاند و به سبب احترامى که داشت، پناهگاه مجرمان نیز به شمار مىآمده است.
از این بنا به مدت 916 سال به عنوان کلیسا استفاده میشد.
دوره دوم: ایاصوفیه پس از فتح استانبول
این کلیسا چون در سال 1453 به تصرف ترکان عثمانی در آمد آثار مسیحیت آن را محو کردند و آن را به صورت مسجد در آوردند به مدت 481 سال در دوران عثمانیها فعال بود. (سلطان محمد در همان روز فتح استانبول فرمان تبدیل کلیسای ایاصوفیه را به مسجد صادر کرد.) و سه روز پس از فتح استانبول، ضمن برپا داشتن مراسم نماز جمعه در ایاصوفیه، به امامت آق شمسالدین، خطبه به نام پادشاه فاتح عثمانى خوانده شد.در وقفنامههای فاتح که نسخههای مختلف آن تا امروز باقى مانده، نام ایاصوفیه، «الجامع الکبیر العتیق» آمده است. این اتفاق در سال 875 هجرى (1453میلادى) رخ داد. به دستور سلطان یک گلدستهى چوبى در قسمت جنوبى نیم گنبد غربى و نیز یک محراب در این مسجد ساخته شد. بعدها در زمان سلطان سلیمان قانونى، به علت نامناسب بودن نقاشیها و تزیینات داخل ایاصوفیه، روی آنها را با گچ پوشاندند.در زمان سلطان بایزید دوم دومین مناره ایاصوفیه از آجر ساخته شد و گنبد بزرگى نیز بر فراز آن ساخته شد. سلطان سلیم دوم یکى از پادشاهان عثمانى است که توجه و علاقه بسیاری به مسجد ایاصوفیه نشان داده. در آغاز سلطنت او، بنای مسجد در نتیجهی عدم توجه وضع نیمه مخروبهای پیدا کرده بود. وی به معمار سنان دستور داد تا خرابیها را تعمیر کند. خانههایى که بنای ایاصوفیه را در محاصرهی خود گرفته بودند، تخریب گردید و دیوارها با تعبیه پایهها و شمعها محکم شد و یک مناره آجری جای مناره چوبى را گرفت.در اوایل سلطنت سلطان مراد سوم کار تعمیرات و بازسازی ایاصوفیه به پایان رسید و این پادشاه تغییراتى نیز در داخل مسجد ایجاد کرد و به تزیینات داخلى آن افزود.
از نیمهی دوم سدهی 10ق/16م به بعد، در گورستان متصل به آن، ساختن مقبرههایى برای سلاطین عثمانى آغاز شد.
در زمان سلطان مراد چهارم، آیاتى از قرآن کریم به خط بچاقجىزاده مصطفى چلبى زینتبخش دیوارهای مسجد ایاصوفیه شد. علاوه بر آن، لوحههای عظیمى به شکل مربع مستطیل با نام خلفای راشدین که توسط خطاط معروف تکنجىزاده ابراهیم افندی نوشته شده بود، بر بالای دیوارها نصب شد. این لوحهها در زمان سلطان عبدالمجید با الواح مدور بزرگى به خط جلى خطاط قاضى عسکر مصطفى عزت افندی، تعویض شد.سلطان محمود اول، تعمیرات فراوانى در مسجد ایاصوفیه صورت داد، ولى گفته مىشود که روی بقایای موزاییکهای دوره بیزانس در این تعمیرات با گچ پوشانده شده است.
وی علاوه بر تعمیرات، یکوضوگاه زیبا و چند بنای دیگر در آنجا ساخت؛ مهمترین آنها کتابخانهی باشکوهى است که از نظر هنر معماری و تزیینى دارای ارزش فراوانى است. این کتابخانه 300 هزار جلد کتاب در خود داشته است.
قفسههای صدفنشان و دیوارهای کاشىکاری آن از شاهکارهای هنری قرن 18م ترکیه شمرده مىشود.پس از سلطان مراد چهارم، چندان توجهى به تعمیر و نگهداری مسجد ایاصوفیه نشد. در زمان سلطان عبدالمجید تعمیرات اساسى بنا، در سالهای 1847-1849م به سرپرستى معمار اتریشى «فوستاتی» صورت گرفت و بیشتر تزیینات داخلى تجدید و یا تعمیر شد. موزائیکهای دوران بیزانس را نیز از زیر پوشش گچ بیرون آوردند. سلطان مایل بود که موزائیکها به همان صورت باقى بماند، ولى به علت مخالفتهایى که ابراز شد، دستور داد دوباره روی آنها را بپوشانند. پس از پایان تعمیرات، مسجد ایاصوفیه بار دیگر در اولین جمعهی ماه رمضان 1265ق/ژوئیه 1849م طى مراسم با شکوهى بر روی مردم گشوده شد. ایاصوفیه در زلزله شدید 10 ژوئیه 1894 دچار صدمات بسیاری شد؛ از جمله قطعات بزرگى از موزائیکهای گچپوش، نیمگنبدها و سرستونها فرو ریخت و به همین علت مسجد مدتى طولانى بسته ماند.
دوره سوم: پس از تشکیل دولت جمهوری ترکیه
در سال 1926م/ 1305ش تعمیرات ضروری در سرسراهای فوقانى، گنبد اصلى و یکى از پایهها به عمل آمد. در این میان با پیشنهاد آتاتورک در 1934م/1313ش مسجد ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و در اول فوریه 1935 به طور رسمى افتتاح گردید. کمى بعد فرشهای مسجد را جمع کردند و لوحههای مدور نام خدا و حضرت رسول(ص) و خلفای راشدین و امامحسن و امامحسین (ع) را پایین آوردند، تا حالت روحانى این معبد کهن به حال و هوای موزه تبدیل شود؛ ولى هنگامى که مىخواستند لوحهها را برای استفاده در دیگر مساجد استانبول از آنجا بیرون ببرند، به علت بزرگى بیش از حد، از هیچکدام از درهای ایاصوفیه ممکن نشد. ناچار آنها را روی هم چیده و در گوشهای انبار کردند. مدتى بعد، در 1949م/1328ش بار دیگر این لوحهها از دیوارهای ایاصوفیه آویخته شد.
ساختار بنا
در بنای ایاصوفیه تدبیر هوشمندانهای برای هماهنگى طاقها و ستونها به کار رفته است. 4 ستون عظیم از سنگ خارای مصری، شبیه پای فیل، 4 طاق بالا را نگاهداشته، و گنبد بر روی آنها آرمیده است. در ساقه گنبد، حلقهای از 40 پنجره نزدیک به هم قرار گرفته، که نور از آنها به درون مىتابد.
ژرفای گنبد18متر و بلندی گنبد56متر ازسطح زمین است و قطر آن 33 متر است که پشتبند آن دو نیم گنبد است. که خود در هر پهلو بر یک تورفتگی ستوندار کوچک قرار دارند. در طرفین فضای بسیار بزرگ مرکزی، باگنبدی با بلندی56 مترازکف دو طبقه، راهروجانبی قرار داردکه بارگنبد را منتقل میکند به قوسهای عظیمی که سینه سردرهایی پر پنجره را در بر گرفته است.ردیف دیگری از پنجره در پائین و دور تا دور گنبد قرار دارد.
این بنا مجموعاً 107 ستون و 9 در دارد؛ بزرگترین آنها در ِ وسطى است با چارچوب برنزی و قاب مرمر که مخصوص ورود امپراتور بود.
بنا کلاً از آجر ساخته شده، و با مرمر پوشانده شده. دیوارهاى آن با معرقهاى آجین شده به سنگهاى قیمتى تزیین یافته است. در تزیینات بناى آن، از فلزات گرانبهاى منتسب به هنر بیزانسى استفاده شده است. ستونهاى مرمرین این بنا از معبد «آرتمیس» و نیز از نقاط مختلف دنیا به آنجا آورده شده است. در حیاط داخلى، فوارههایى برای وضو قرار دارد. در زوایهى جنوبى مسجد به جاىگلدستهاى از جنس سنگ، گلدستهاى آجرین بنا گردیده است.
موزاییکها و تزیینات داخلى ایاصوفیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از تزیینات بىنظیر این بنا در منابع قدیمى با ستایش فراوان یاد شده است. از زیباترین بخشهای این بنا، تزیینات ایاصوفیه و موزاییکهای بیزانسى آن است. در میان آنها قطعات و تابلوهای ساخته شده از طلا، نقره، مرمر و سفال لعابدار رنگارنگ دیده مىشود. تابلوهای موزاییک ایاصوفیه را مىتوان بر سطح داخلى نیم گنبدها، دیوارها، طاقها و رواقها و بر سردر ویژهی امپراتور و ... دید.
بر اثر ویرانیها و تعمیرات پى در پى، بخشى از موزاییکهای ایاصوفیه از میان رفته است؛ از جمله تابلوی موزاییک تصویر حضرت عیسى مسیح(ع) که در 1355م آن را بر سطح داخلى گنبد ساخته بوده. این اثر گویا تا میانه سده 17م نیز بر جای بود و در زمان سلطان عبدالمجید، قاضى عسکر عزت افندی با نوشتن آیاتى از سوره نور آن را پوشانده است.
همچنین بخشهاى برنزى به کار رفته در قسمت جنوبى کتابخانه آثار هنرى نفیسى به شمار مىآید. دیوارهاى این بخش را تخته سنگهاى ارزشمند و گرانقیمتى پوشانده که قدمت آن به قرن چهاردهم میلادى باز مىگردد.
شکوه و زیبایى ایاصوفیه پیوسته توجه جهانگردان را به خود جلب کرده است؛ امروزه نیز از مراکز مهم جهانگردی دنیا و از منابع بزرگ درآمد دولت ترکیه به شمار مىرود.
نتیجه
با بررسی معماری روم و ایران ،امپراطوری های بزرگ دنیا و فرهنگ سرشاری که از ایشان بر جای مانده ،همچنین آغاز اسلام در حکومت تازه تاسیس اسلامی ،اعراب تحت تاثیر این فرهنگ ها قرار نگرفته و دست به ویرانی و تخریب زدند .
حکومت عربی اسلامی به گونه ای واقع شده بود که از شرق با ساسانی و از غرب با بیزانس همجواری داشت که سبب تاثیر پذیری از این فرهنگ ها شده بود ،که در ابتدا با تغییر کاربرد و تبدیل مکان های گوناگون با عظمت به مکان های مذهبی همچون مسجد این تاثیر پذیری را ابراز می کردند.
که در سر انجام با الهام از آنها و ساخت بنا های جدید (مساجد شبستانی ستون دار متاثر از 4طاقی ساسانی و مساجد ایوان دار ) این تاثیرات به مرثه ظهور میرسد.
گذشت زمان و آیین اسلام سبب بالا رفتن درک و یافتن بینش جدید در اعراب گشت که مبدا رشد فرهنگی ایشان شد تا حدی که با توجه به مذهب ،بنا هایی توسط مسلمانان به تسخیر در آمده بود به بهترین شکل دچار تغییر و مرمت می شد و با افزودن عناصر اسلامی و مذهبی روحی نو و تازه به بنا ها می بخشیدند.
منابع
پیر نیا ،محمد کریم،آشنایی با معماری اسلامی،انتشارات دانشگاه علم و صنعت،تهران، 1382ش؛
کیانی،محمد یوسف،معماری ایران در دوره اسلامی،نشر سمت،تهران،1379ش؛
گاردنر، هلن، هنر در گذر زمان، ترجمه محمد تقی فرامرزی، انتشارات نگاه، تهران، 1375ش؛
اولیاچلپى، سیاحتنامه، استانبول، 1314ق؛بورکهارت، تیتوس، هنر اسلامى، زبان و بیان، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، 1368ش؛رفعت، احمد، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول، 1299ق؛سامى، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛گیبون، ادوارد، انحطاط و سقوط امپراطوری روم، ترجمه فرنگیس شادمان )نمازی)، تهران، 1371ش؛لوکاس، هنری، تاریخ تمدن از کهنترین روزگار تا سده ما، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، تهران، 1366ش؛